*1-قدس: نه یک شهر یا نقطه و منطقه نبوده و نیست، بلکه یک مرکزیت ثقل و گرانیگاه و تلاقیگاه حق و باطل و آوردگاه عدالت و ظلم جهان و نمود و نماد یعنی نماینده و نمایاننده صلح و ثبات و امنیت یا جنگ و بی ثباتی و ناامنی ملی-منطقه ای-جهانی آنست.
شهر قدس و مسجد اقصی، که پایتخت و زیارتگاه ادیان بزرگ ابراهیمی و توحیدی یهودی، مسیحی و اسلامی بوده و قرنها مثلث و محل آرامش و تعامل این سه به شمار می رفت، با سوء تفسیر افراطی و تحریف مذهبی یهودی نمایانه یک جریان و با سوء استفاده و سیاست های سوء گروهی دیگر، منجر به تعارض و تشتتی شده که به چرکین و مزمن ترین غده بدخیم سرطانی در این منطقه و از جهان در منطقه و از منطقه در جهان گردیده است.
کما این که با پیشتر نیز و در جریان جنگ های دویست ساله صلیبی نخستین؛ مدت مدیدی همین سوء تفسیر افراطی و تحریف مذهبی مسیحی نمایانه، و سوء استفاده یک جریان سیاستی و قدرت طلب دیگر، شاهد این چنین ضایعه ای بوده ایم. اسرائیل یک دولت یا کشور آنهم منطقه ای نیست که دارای ارتش باشد. بلکه ارتش و پادگانیست که دولت دارد. دولت صهیونی و پادگانی پایگاه فراماسونری و امروزه صهیونیسم جهانی است. صهیونیسمی که پشت پرده استکبار و امپرالیسم جهانی است.
چه لیبرال-کاپیتال امپریالیسم و چه سوسیال امپریالیسم. نئوصهیونیسم مسیحی نیز که امروزه، چهره بیرونی این جریان شوم جهانی و تاریخی را تشکیل داده و نشان می دهد، پیوندی نا همپیوند میان دوجریان ناهمسو بوده که نه تنها فلسطین و منطقه که صلح و ثبات و آزادی و عدالت و وحدت جهان و جهانی را نشانه رفته است.
چه در قالب تئوری ها علمی نمایانه داروینیستی و چه در قالب دکترین های رونگر مآبانه و آنده نگرانه امثال پایان تاریخ فکویامایی، موج سوم تمدن تافلرها، برخورد تمدن ها هانتیگتون ها. تا جنگ بزرگ(هارمجدون یا آرماگدون)نئوصهیونی-اسرائیلی. که جملگی در شیپور جنگ دمیده و آژیر خط کشیده و بر طبل تنازع بقای جهانی می کویند. که به بقای تنازع می اندیشند و می انجامد. قدس؛ نقطه و مرکزیت کانونی تلقی و تلاقی این چنین جریانی تاریخی-جهانی است.
*2-روز جهانی قدس: نه یک روز یا مقطع و زمان خاص بوده و می باشد، بلکه به مصداق بارز
و امروزین؛ «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»؛ یک جریان تاریخی و جهانی است. حضرت ابراهیم(س)ابوالانبیاء با رفتن از بابل(امروزه جغازنبیل و معبد جهانی آناهیتای آن روز)به بیت مقدس در اورشلیم و از آنجا به مکه و بر با داشتن بنای خانه کعبه و تاسیس بیت الله حرام، مثلثی را ترسیم فرمودند که هم منشاء نظری و نگرش الهی و هم مبداء عملی و گرایش دینی و دین توحیدی ابراهیمی اسلام(«ان الدین عندالله الاسلام»-3/آل عمران؛ 19و«ماکان ابراهیم یهودیا و لانصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما»-3؛ 67)و ادیان و شرایع بزرگ سه گانه متکامل اسلامی(شاخه اسحاقی؛) موسی(س)و یهودی، عیسی(س) و مسیحی و(سر شاخه اسماعیلی)محمد(ص)و اسلام گردید. دین و شرایع زنده زایا، پویا و پایایی که بخش اعظم تمدن جهانی و جهان مدنی مرهون آن بوده و معتقد و مدعی آنست. شرایعی که به ترتیب از آغاز تا انجام مبشر هم، به ترتیب از پایان مصدق هم و به همین ترتیب متکاملند. یعنی پله و پله، مرحله و مرلحه، بلکه مرتبه و مرتبه و طبقه به طبقه از شریعت در برد و گستره خانوادگی آدم(س)ابوالانبیاء تا شریعت نوح در برد و گستره قبیله و خاندانی و شریعت اسلامی موسی(س)و آنگاه عیسی(س)در برد و گستره قومی و بنی اسرائیل(«هدی لبنی اسرائیل»)تا شریعت اسلامی خاتم که جامع و میانه(«طریق وسطی»)، جهانی(«هدی للناس»و للعالمین) مدنی؛ اجتماعی و سیاسی است.
سیر و ساختاری که با تفسیر درست، تعامل تاریخ ساز و تمدن ساز جهان و جهانی را تا سر حد جهان مهدوی تبیین علمی-نظری کرده، ترسیم عملی نمود و تحقق عینی می بخشد. اشغال قدس؛ توطئه ای جهانی برای ممانعت از این حقیقت و تحقق آنست. آزادی سازی قدس؛ رفع این توطئه مانع و مخل و تحقق عملی و عینی این مهم به مثابه منشاء نگرش و مبداء گرایش صلح و ثبات منطقه ای و حتی جهانی و به تبع آن توسعه، تعادل و تعالی آنست. توسعه اقتصادی+تعادل سیاسی و سیاست متعادل(بدور از افراط-تفریط نگری-گرایی های داروینیستی شورشگرایانه و شریرانه و یا سازشگرایانه و رذیلانه)ßتعال فرهنگی؛ معنوی و اخلاقی و فرهنگی؛ معنوی-اخلاق متعالی می باشد. برترین و تنها گزینه جایگزین اقتصاد و توسعه اقتصادی تک ساحتی-تنازعی(جهانی سازی؛ گلوبالیزیشن)، سیاست امپریالیستی و فرهنگ؛ معنویت کاذب(کاپلا)-رذیلت اخلاقی صهیونی-استکباری؛ فرودیسمی -داروینیستی؛ لذت(سود-سودا)گرایانه-تنازع جویانه است.
*3-تظاهرات جهانی روز جهانی؛ نه یک واقعه و حادثه توده وار احساسی، ظاهری و زودگذر بوده بلکه گذار مردمی و مدنی فرهیخته و آزاده، به بروز باور و باروری بیداری-خیزش حساس-خطیر-حیاتی؛ سرنوشت ساز و حتی سرشتین انسانی-انقلابی بویژه اسلامی می باشد. با حساسیت و احساس مسئولیت اسلامی-انقلابی-انسانی است. حضور؛ شرکت و مشارکت سیاسی مردمی-جهانی تاریخی و تاریخ ساز می باشد. به تعبیر امام راحل، مبتکر و مبادی بیداری-خیزی اسلامی-انسانی روز جهانی قدس؛
*1.«روز قدس؛ یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد»(صحیفه نور، ج9). بلکه روز و جریانی فراگستر و فراگیر است.
2-«روز مقابلة مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابلة ملتهایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست»(همان).
3-به همین سبب؛ «روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند»(همان).
4-«روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد؛
الف-متعهدین این روز را روز قدس میدانند، و عمل میکنند به آنچه باید بکنند. و ب-منافقین ـ آنهایی که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنایی دارند و با اسرائیل دوستی ـ در این روز بیتفاوت هستند، یا ملتها را نمیگذارند که تظاهر کنند»(همان).
5-باز و فراتر از این؛ «روز قدس: روزی است که باید سرنوشت ملتهای مستضعف معلوم شود، باید ملتهای مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین. باید همانطور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند و این جرثومههای فساد را به زبالهدانها بریزند»(همان).
6-همچنین؛ «روز قدس روزی است که باید این دنبالهروهای رژیم سابق در ایران، و آن توطئهچینهای رژیم فاسد و ابرقدرتها در سایر جاها خصوصاً در لبنان، تکلیف خودشان را بدانند»(همان). 7.بلکه؛ «روزی است که باید همت کنید و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم؛ و برادران لبنانی را از این فشارها نجات بدهیم»(همان).
8.و «روزی است که باید تمام مستضعفین را از چنگال مستکبرین بیرون بیاوریم»(همان).
9. سرانجام«روزی است که باید جامعة مسلمین همه اظهار وجود بکنند و هشدار بدهند به ابرقدرتها و به این تفالههایی که مانده است از آنها ـ چه در ایران و چه در سایر جاها»(همان).
*4-جریان؛ تظاهرات-روز جهانی قدس: راهبردی فراگستر-فراگیر انقلابی-اسلامی-جهانی است. راهبرد یعنی طرح هادی بوده و نقشه راه و راهنما می باشد. راهبرد راهنمایی و راهبری راهبردی جهانی است. راهبرد بیداری و خیزش جهانی اسلام، اسلامی و مسلمانان می باشد. بلکه راهبرد جنبش و به تعبیری خروش انسان، انسانی، انسانیت و انسان ها است. انسان های آزاده و فرهیخته.
بلکه کوشش درونی و بروز کنش و روش بیرونی آزادگی و فرهیختگی می باشد. حتی راهبرد، گرانیگاه و بلکه راهبرد گرانیگاهی و گرانیگاه راهبردی همگرایی منطقه ای-جهانی اسلامی-انسانی-انقلابی-جهانی است. جایگزین واگرایی-تعارض و تنازع.
با پیام و پیامد هماهنگی-همگاری-همبستگی تا به هم پیوستگی جهانی اسلام، مسلمانان جهان و حتی جهانی گرایی. در فرایند جهانی شدن(پروسه گلوبالیتی)ارتباطات و تعاملات جهانی. در مقابل و مقابله متقابل با فرابرد جهانی سازی صهیونیستی-غربی-امریکایی-اقتصادی-بازاری سازی جهان(پروژه گلوبالیزیشن).
بر اساس، در راستا و متناسب راهبرد جهانی گرایی مردمی و مدنی فرهنگی(گلوبالیسم). که تا منجی موعود گرایی مهدوی نهایی را در چشم انداز خویش دارد. بویژه در جنگ بزرگ و نهایی موسوم به آرمجدون یا آرماگدون در منطقه ای در نزدیکی شهر قدس. که با هدف پاکسازی نهایین مسجد قدس صورت می پذیرد(ر.ک.: آرماگدون، تدارک جنگ بزرگ-اتحاد پنهانی میان اسرائیل و مسیحیان دست راستی امریکا؛ اثر هال سل، و نیز روایات اسلامی در مورد جنگ نهایی؛ ر.ک.: مهدی موعود، ترجمه جلد 13 بحار علامه مجلسی و عصر ظهور، کورانی و حضرت مهدی؛ از ظهو تا پیروزی، تقوی، ...).
بنابراین باز به تعبیر رسای شعور خیز حکمت آمیز شورانگیز امام خمینی(ره)فریادگر قرون و اعصار خشم بر علیه طلسم سلطه و کننده ابراهیم وار بت استبداد-استکبار شاهی-جهانی-صهیونی-اسرائیلی:
*1.«روز قدس، روزی است که باید به این روشنفکرانی که در زیر پرده با آمریکا و عمال امریکا روابط دارند هشدار داد. هشدار به اینکه اگر از فضولی دست برندارید، سرکوب خواهید شد! ما به آنها مهلت دادیم و با آنها با ملایمت رفتار کردیم که شاید دست از شیطنت بردارند و اگر دست برندارند، کلمة آخر را خواهیم گفت و خواهیم به آنها فهماند که دیگر رژیم سابق قابل برگشتن نیست و دیگر امریکا نمیتواند به اینجا حکومت کند، و دیگر سایر ابرقدرتها نمیتوانند در این مملکت حکومت کنند.
روز قدس روزی است که باید به همة ابرقدرتها هشدار داد که باید دست خود را از روی مستضعفین بردارید و سر جای خود بنشینید.
*چرا که؛1.«اسرائیل دشمن بشریت، دشمن انسان، که هر روز غائله ایجاد میکند و برادرهای ما را در جنوب لبنان به آتش میکشد، باید بداند که دیگر اربابهای او رنگی ندارند در دنیا، و باید انزوا اختیار کنند؛ طمعها را از ایران باید قطع کنند، دستهای آنها باید از همة ممالک اسلامی قطع شود؛ عمال آن در همة ممالک اسلامی باید کنار بروند»(همان).
2.«روز قدس روز اعلام یک چنین مطلبی است. اعلام این است به شیاطینی که ملتهای اسلام را میخواهند کنار بگذارند، و ابرقدرتها را به میدان بیاورند»(همان).
3.«روز قدس روزی است که قطع آمال آنها را بکند؛ و به آنها هشدار بدهد که گذشت آن زمانها»(همان).
*درامد)
*حضرت امام خمینی (ره)؛ مبارزه ضد استبدادی-ضد استکباری-ضد اسرائیلی خود را با هم آغاز کرد. این آمیزه در جریان نهضت 15خرداد42 علنا اعلام شده و بر این مبنا و در این راستا اقدم نمود. امام و امت انقلابی ایران در جریان انقلاب اسلامی 57، از همان آغاز پیشا پیروزی و از اساس، مسئله فلسطین ، ضدیت با اسرائیل غاصب و آزادی قدس را وجهه همت خود قرار داد. در روز 16 مرداد سال 1358 مصادف با سیزدهم رمضان 1399 همزمان با شروع دور تازهای از جنایات بیرحمانه رژیم اشغالگر صهیونیستی در لبنان طی پیامی، روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان «روز جهانی قدس» تعیین فرمودند. در این پیام عموم مسلمین جهان را به همبستگی اسلامی در این روز بزرگ فراخوانده شده اند.
امام در این پیام کوتاه ولی بسیار کارامد و اثربخش تصریح می فرمایند؛ «من در طی سالیان دراز،خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این روزها به حملات وحشیانة خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و کاشانة ایشان را بمباران میکند»(صحیفه نور، ج9).
با این پیش گفته با ارایه راهبرد وحدت انقلابی مسلمانان و نیز دولت های(سرزمین های)اسلامی تاکید می نمایند: «من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی میخواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند»(همان).
به همین منظور به عنوان راهکار عملی و عینی اعلام می کنند: «جمیع مسلمانان جهان را دعوت میکنم آخرین جمعة ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و میتواند تعیین کنندة سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طی مراسمی همبستگی بینالمللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم»(همان).
حضرت امام همچنین طی یک سخنرانی در تاریخ 25مرداد ماه 1358در پایتخت دینی-سیاسی قیام جهانشهر مدنی-انسانی متعالی اسلام، شهر مذهب و مذهبی و مقدس قیام قم، درست چند روز پس از صدور این پیام تاریخی خطاب اقشار مختلف مردم به تشریح اهم ویژگیهای روز جهانی قدس پرداختند. از جمله بدین مناسبت(فرای برخی فراز های قبلی پیشا گفته)فرمودند:
*)1.روز قدس روز اسلام است»(همان).
2.چرا که؛ «روز قدس روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم، و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود»(همان).
3.در نتیجه؛ «روز قدس روزی است که باید به همة ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطرة شما، به واسطة عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد»(همان).
4.به همین سبب؛ «روز قدس، روز حیات اسلام است»(همان).
*همچنین)1. به همین منظور؛ «باید مسلمین بهوش بیایند، باید بفهمند قدرتی را که مسلمین دارند؛ قدرتهای مادی، قدرتهای معنوی. مسلمین که یک میلیارد جمعیت هستند و پشتوانة خدایی دارند و اسلام پشتوانة آنهاست و ایمان پشتوانة آنهاست از چه باید بترسند؟»(همان).
2.و این که؛ «ما با یک جمعیت کمی در مقابل دشمنهای زیاد، دشمنهای بسیار، قیام کردیم و ابرقدرتها را شکست دادیم».
3. در نتیجه؛ «کسی گمان نکند که دیگر بعضی از این قشرهای فاسد، بعضی از این چپروهای امریکایی یا غیر امریکایی، بتوانند در این مملکت اظهار وجود کنند. آن روز که ما بخواهیم و ملت ما بخواهند، در ظرف چند ساعت تمام آنها به زبالهدانهای فنا خواهند ریخته شد. ملت بزرگ ما دیگر از این حرکات مذبوحانه نخواهد ترسید»(همان).
4.با همین قیاس و قیام؛ «حرکات اسرائیل در جنوب لبنان و نسبت به فلسطین همین حرکات مذبوحانه است. حرکاتی است که اواخر عمر، اشخاص فاسد میکنندـ چنانچه شاه ما، شاه مخلوع ایران این حرکات را کرد، و منتهی به فنا شد»(همان).
*تا بدانجا که)1. با این شرایط؛ «دولتهای عالَم بدانند که اسلام شکست بردار نیست. اسلام و تعالیم قرآن بر همة ممالک باید غلبه کند. دین باید دین الهی باشد، اسلام دین خداست؛ و باید در همة اقطار اسلام پیشروی کند»(همان).
2.«روز قدس، اعلام یک چنین مطلبی است، اعلام به این است که مسلمین به پیش! برای پیشرفت در همة اقطار عالَم».
3.«روز قدس فقط روز فلسطین نیست؛
الف-روز اسلام است؛
ب-روز حکومت اسلامی است»(همان).
4.روز قدس؛ «روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود»(همان).
5.با این پیام و پیامد؛ «روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمیتوانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند»(همان).
*با اعلام جهانی این که)
1.«من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم میدانم»(همان).
2.«روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم؛ و مسلمین از آن انزوایی که آنها را کشانده بودند خارج شوند، و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند و ما در مقابل اجانب با تمام قوا ایستادهایم، و نخواهیم اجازه داد کسان دیگر در مملکت ما دخالت کنند، و مسلمین نباید اجازه بدهند که کسان دیگر در ممالکشان دخالت کنند»(همان).
3.«در روز قدس، ملتها باید به حکومتهایی که خائن هستند هشدار دهند»(همان).
4.«روز قدس روزی است که ما خواهیم فهمید چه اشخاصی و چه رژیمهایی با توطئهگرهای بینالمللی موافقت دارند و با اسلام مخالفت؛
الف-آنهایی که شرکت ندارند مخالف با اسلام هستند، و موافق با اسرائیل، و
بآنهائی که شرکت کردند متعهد هستند و موافق با اسلام و مخالف با دشمنان اسلام ـ
که در رأس آنها امریکا و اسرائیل است»(همان).
5.روز قدس روز امتیاز حق از باطل است، روز جدایی حق و باطل است»(همان).
*در نهایت نیز بسان بسیاری و بلکه نوع حق طلبان، ازادگان و فرهیختگان جهان و جهانی آرزو می نمایند؛)
1.«من از خداوند تبارک و تعالی خواهانم که غلبه بدهد اسلام را بر همة قشرهای عالَم؛ بر همة مستکبرین، مستضعفین را غلبه بدهد»(همان).
2.«از خدای تبارک و تعالی خواهانم که برادرهای ما را در فلسطین، در جنوب لبنان و در هر جایی از عالَم که هستند، از دست مستکبرین و از دست چپاولگران نجات بدهد»(همان).
چنان که پیشتر؛ حضرت آیت الله کاشانی رهبری دینی نهضت استقلال طلبی ملی ایران و الهام بخش نهضت های استقلال منطقه ای نیز خطاب به امین الحسینی، مفتی فلسطین 3اسفند 1331 تصریح نموده که: «استقلال فلسطین را از درگاه خداوند مسئلت می نمایم»(مجموعه مکتوباتریال سخنرانی ها و پیام های آیت الله کاشانی، ج3؛ ص245). کما این که ایشان در همین راستا و به همین مناسبت: راهبردی اقتدار-اتحا اسلامی را تنها راهنما و راهگشای نه تنها آزاد سازی و استقلال و آزادی قدس که رمز و راه توسعه، تمدن و تعالی می داند و به همین منظور می فرمایند؛ «ملل اسلامی و عربی تا وقتی که قوی و متحد نشوند همچنان مظلوم باقی خواهند ماند و تنها در صورت اتحاد است که دنیای مسلمانان می تواند مجد و عظمت دیرینه خود را بازیابد و از استقلال و آزادی کامل برخوردار شود»(17شهریور 32)(همان، ج4؛ ص2).
همینجا بایسته و شایسته است راهبرد روزجهانی قدس را به مثابه رهیافتی راهبردی در آموزه های راهبری جهادی-انقلابی-اسلامی(قرآنی+/سنت)امام و امامت او پشتوانه قرآنی و حتی پیشتر از آن پیشینه آن از پیش و حتی در رهیافت فلسفی سیاسی تاریخ و فلسفه تاریخ سیاسی دانست. بدین ترتیب در پی؛ نخست- رهیافت راهبردی جریان جهانی قدس در گفتمان انقلابی امام خمینی و آنگاه پشتوانه قرآنی آن تحت عنوان راهیافت راهبردی جریان جهانی قدس در گفتمان اسلامی قرآن و قرآنی طرح شده و در پایان به پیشینه این جریان و پیش گویی پیامبرانه ان توسط حضرت عیسی مسیح(س)در اناجیل مسیحیت پرداخته و در خاتمه اشاره گونه ای به پیش بینی علمی فلسفی تاریخی ابن خلدون اشاره ای خواهیم داشت.
*نخست-رهیافت راهبردی جریان جهانی قدس در گفتمان انقلابی حضرت امام خمینی(ره): نه تحلیل سیاسی و راهبردی ظاهری(ظاهر نگرانه-ظاهر گریانه)-تزیه و جزء نگرانه و روزمره یا زودگذر نبوده و نیست. بلکه از معلول پی به علت یا از عاملی ظاهری پی به عامل ظاهری دیگر برده باشند. که چه بسا در معرض شک و شبهه و اشتباها و حتی غلط و مغالطه واقع شود. بلکه راهبردی؛ بنیادینßجامع+نظاممندçهدفمند و غایی(نگرانه علمی-نظری و گرایانه عملی-عینی)روزامد-کارامد؛ بهره ور-اثربخش است. چرا که پی بردن به علت اصلی(فاعلی-غایی) و اصل علت و علیت و پی بدن از علت به معلول بوده که خطاناپذیر است. و راهبردی که نه تنها ریشه در سیر واقعیت و تحقق تاریخ داشته، بلکه از اعماق ساختار هم حقیقت و هم فطرت و هم دیانت حنیف سرچشمه گرفته، و فراگیر همه عرصه های ذهنی-فکری و روحی-روانی در گستره های فردی-جمعی یا گروهی تا ملی-امتی و حتی بین مللی و جهانی است. جامع همه بخش های از اقتصادی و توسعه+تا سیاست و سیاسی و حقوقی و قضایی و حتی نظامی و دفعاعی و امنیتی و اطلاعاتی و نیز فرهنگی و بلکه معنوی و اخلاقی می باشد. یعنی هم از آنها اثر پذیرفته و هم در آن ها اثر می گذارد. یک رهیافت؛ نگاه و برخورد کاملا راهبردی-جهادی-انقلابی است. با پیشینه تاریخی و تاریخ ساز(دینی-در مقابله و مقابله متقابل با تاریخ سوزی و تاریخ سوزان بویژه صهیونی-استبدادی-استکباری)و پشتوانه سترگ دینی-مدنی، چشم انداز متعالی و چالش کارامد و کارامدی، پیام بیدری-خیزش و پیامد جنبش-همگرایی اسلامی-انسانی فرهیختگان و آزادگان و بلکه هم آیش فرهیختگی و آزادگی جهانی است. نیم نگاهی ولو گذرا به رهیافت راهبردی قرآن در زمینه جریان سوء یهودی-صهیونی، حکمت و فلسفه حکمت و فلسفه سیاسی-جهادی-انقلابی امام از جمله و یا بویژه در مورد قدس، روز جهانی قدس و آزادی سازی قدس را از اشغال صهیونی-استکباری اسرائیلی بر نموده و برجسته می سازد. اهم ارجاعات و استنادات اعم موارد راهبرد و راهبردی فوق را می توان در نوشتارها و گفتارهای پیشا گفته امام در اعلامیه روزجهانی قدس و نیز سخنرانی توضیحی و تکمیلی وی در این خصوص، باز یافت. مبادی و مقدمات، مبانی و لوازم و آثار و اهداف و نیز شاخصه های اشغال-آزادسازی قدس و روز جهانی و راز و رمز آن را به تفصیبل می توان در آنجا جسجو کرده و بازجست.
*دوم-رهیافت قرآنی جریان جهانی قدس
*خدا در قرآن در سوره اسری یا بنی اسرائیل/17؛ از همان ابتدا و آیه نخست بعد از بسم الله الرحم الرحیم در خصوص مسجد اقصی در قدس شریف آغازین می فرمایند:
«سُبْحانَ الَّذی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ»؛ «منزّه است آن (خدایى) که بندهاش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى -که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههاى خود به او بنمایانیم، که او همان شنواى بیناست. (1). که مبین شأن مسجد اقصی و برکت شهر قدس بوده که امروزه با نکبت صهیونی-اسرائیلی در منطقه و استکباری-استبدادی جهانی-ملی بویژه عربی دولت های وابسته منطقه، بجای بهشت بر ین، به جهنمی سوزان بدل شده است. کما اینکه خداوند خود در قرآن تصریح و بلکه تاکید می نمایند؛ «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ «و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتى از آسمان و زمین برایشان مىگشودیم، ولى تکذیب کردند; پس به (کیفر) دستاوردشان (گریبان) آنان را گرفتیم». (96)
خداوند تعالی در قرآن در همین سوره بنی اسرائیل یا اسری در دومین آیه و بلافاصله می فرمایند؛ «وَ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنی إِسْرائیلَ: أَلاَّ! تَتَّخِذُوا مِنْ دُونی وَکیلاً»؛ «و کتاب آسمانى را به موسى دادیم و آن را براى فرزندان(قوم بنی)اسرائیل رهنمودى گردانیدیم که: زنهار! غیر از من کارسازى مگیرید،(2). که متضمن هشدار نسبت به گرفتن وکیل غیر الله بسان غرب، امریکا و استکبار جهانی و حتی صهیونیسم جهانی توسط یهود یا بخشی از آن بوده و چه بسا پیش بینی و بلکه پیش گویی آنست. به همین منظور خداوند فیلم و صحنه را به عقب بر گردانده و از تاریخ و طوفان نوح آغاز کرده و سیر و پیشینه جریانی را بر می نمایاند که صهیونیسم-استکبار جهانی-اسرائیل-اشغال قدس شریف، به پشتوانه آن در جیران می باشد. به همین منظور می فرمایند؛ ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ! إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً»؛ «(اى) فرزندان کسانى که (آنان را در کِشتى) با نوح برداشتیم! راستى که او بندهاى سپاسگزار بود. (3). جریان حق و باطل و اشغالگر قدس-آزاد ساز قدس را از همین ذریه طاغی ناشاکر-عبدشکور دانسته و اعلام می نمایند. به نحوی که بلافاصله در ایه بعدی تصریح و تاکید نموده و اعلام می فرمایند که؛ «وَ قَضَیْنا إِلى بَنی إِسْرائیلَ فِی الْکِتابِ: «لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیراً»؛ «و در کتاب آسمانى(شان) به فرزندان اسرائیل خبر دادیم که: «قطعاً دو بار در زمین(در جهان)فساد خواهید کرد، و قطعاً به سرکشىِ بسیار بزرگى برخواهید خاست»(4). اما بلافاصله این پیشی بینی و پیشگویی و هشدار داده و اعلان می نمایند؛ فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیْکُمْ عِباداً لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْداً مَفْعُولاً»؛ «پس آنگاه که وعده (تحقّق) نخستین آن دو فرا رسد، بندگانى از خود را که سخت نیرومندند بر شما مىگماریم، تا میان خانهها(یتان براى تعقیب و مجازات شما)به جستجو درآیند، و این تهدید تحقّقیافتنى است»(5). که تاریخ گواه این حادثه نخست و تهاجم آشور بانیبال و اسارت خشک و تر و خاص و عام یهود کشید(که به بیان قرآنی؛ «و اقتوا فتنه لا تصیبن الذین ظلموا منکم خاصه»-8/انفال؛ 25). و به پراکنده سازی آن در اقصا نقاط دولت و کشور جهانی بابل آن عصر انجامید. تا زمان کورش که اینان آزاد شده که به موطن خود بازگردند. اما به تعبیر قرآنی؛ «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ أَمْدَدْناکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلْناکُمْ أَکْثَرَ نَفیراً؛ پس (از چندى) دوباره شما را بر آنان چیره مىکنیم و شما را با اموال و پسران یارى مىدهیم و (تعداد) نفرات شما را بیشتر مىگردانیم. (6). بار دیگر شرایط بازگشت و بازسازی فراهم شد. در دوران اسلام یهودیت، در کنار مسیحیت و مسلمانان فلسیطنی و فلسطینیان یهودی، مسیحی و مسلمان در کمال صلح و آرامش با تعاون هم میزستند. تا یک بار- به تحریک قدرت طلبان دینی-سیاسی بیگانه فر منطقه ای مدعی مسیحیت جنگ های دویست ساله صلیبی بر منطقه تحمیل شد. باردیگر-با تحرک صهیونیسم-استکبار جهانی و با تاسیس اسرائیل از نیروهای فرامنطقه ای و با تجاوز و اشغال فلسطین و تهدید و تشنج آفرینی در منطقه، جریان سوء صهیونی بار دیگر تجدید حیات نمود. بجای رفتار و روابط درست و عادلانه، توسط افراطیون مذهبی-سیاسی یهود، بنام تمامیت یهود و سرزمین موعود، غده سرطانی بدخیم بی مهار و خارج از کنترل فرانگر و فراگستر(از نیل تا فرات و ایران)، با نشانه ستاره داود(س)، رخ نمود. با سنت تبدیل ناپذیر الهی که؛ إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الآْخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبیراً؛ اگر نیکى کنید، به خود نیکى کردهاید، و اگر بدى کنید، به خود (بد نمودهاید). و چون تهدید آخر فرا رسد (بیایند) تا شما را اندوهگین کنند و در معبد(تان) چنانکه بار اول داخل شدند (با اقتدار) درآیند و بر هر چه دست(از آثار سوء؛ خیانت و جنایت شما )یافتند یکسره (آن ها را) نابود کنند.
(7). روز جهانی قدس، و اعلام آن، چه بسا الهام و آغاز این چنین حادثه و سیر راهبردی و راهبرد سیر سنت تاریخی-جهانی این چنین بوده و باشد. سنتی که؛ «عَسى رَبُّکُمْ أَنْ یَرْحَمَکُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرینَ حَصیراً؛ «امید است که پروردگارتان شما را رحمت کند، و(لى) اگر (به گناه) بازگردید (ما نیز به کیفر شما) بازمىگردیم، و دوزخ را براى کافران زندان قرار دادیم»(8). و این سرشت و سرنوشت تاریخ و اقوام بوده و سنت و نظام احسن و عادلانه علی و معلولی حاکم بر آن بوده که این چنین است. سنتی و نظامی که قرآن متضمن و مبین راهبرد تاریخی-جهانی آنست. که؛ «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ»؛ «در حقیقت، خدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند. و چون خدا براى قومى آسیبى بخواهد، هیچ برگشتى براى آن نیست، و غیر از او حمایتگرى براى آنانخواهد بود». (12/رعد؛11)و«ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ؛ « این (کیفر) بدان سبب است که خداوند نعمتى را که بر قومى ارزانى داشته تغییر نمىدهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغییر دهند، و خدا شنواى داناست. (انفال؛ 53) و آن هم به سبب این که؛ «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» ؛«ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس! (انسان؛ 3). ولی و در هر صورت؛ «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ؛ «و آنگاه که پروردگارتان اِعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزارى کنید، (نعمت) شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسى نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود»(ابراهیم؛ 7). چرا که؛ «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبیراً»؛ «قطعاً این قرآن به (آیینى) که خود پایدارتر است راه مىنماید، و به آن مؤمنانى که کارهاى شایسته مىکنند، مژده مىدهد که پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود»(17/اسرا/بنی اسرائیل؛ 9). ولی؛ «وَ أَنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآْخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلیماً؛ و اینکه براى کسانى که به آخرت ایمان نمىآورند عذابى پر درد آماده کردهایم»(17؛10). و ریشه آن نیز این بوده که؛ «وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً»؛ «و انسان (همان گونه که) خیر را فرا مىخواند، (پیشامد) بد را مىخواند و انسان همواره شتابزده است»(11). با همین نگاه قرآن بازگشتی می نماید به پیشینه تکوینی-تاریخی این جریان حق و باطل، دانایی و جهالت(بسیط و مرکب)، خیر و شر، عدالت و ظلم، شکر و کفر و نعمت و نقمت و سعادت و شقاوت. به همین منظور و از بخش های اولیه سوره بقره با بیان و اعلام جزیان هبوط و استقرار ذریه آدم در زمین این به عنوان پیش درامدکه خداوند می فرمایند؛ «قُلْنَا: اهْبِطُوا مِنْها جَمیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ فرمودیم: «جملگى از آن فرود آیید. پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد ، آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد. (2/بقره؛ 38). ولی؛ «وَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ»؛ «و(لى) کسانى که کفر ورزیدند و نشانههاى ما را دروغ انگاشتند، آنانند که اهل آتشند; و در آن ماندگار خواهند بود»(39). بلافاصله خطاب به همین بنی اسرائیل تاکید می نمایند؛ «یا بَنی إِسْرائیلَ! اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ»؛ «اى فرزندان اسرائیل، نعمتهایم را که بر شما ارزانى داشتم به یاد آرید، و به پیمانم وفا کنید، تا به پیمانتان وفا کنم، و تنها از من بترسید»(40). از سویی بشارت و از سوی دیگر انذار و هشدار می دهند که؛ «وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتی ثَمَناً قَلیلاً وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ»؛ «و بدانچه نازل کردهام -که مؤید همان چیزى است که با شماست- ایمان آرید; و نخستین منکر آن نباشید، و آیات مرا به بهایى ناچیز نفروشید، و تنها از من پروا کنید»(41). در انیجا نسبت به سیره پنهان کاری و التقاطی یهودی-صهیونی هشدار داده و آن را نهی و نفی کرده و می گوند: «وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ «و حق را به باطل درنیامیزید، و حقیقت را -با آنکه خود مىدانید- کتمان نکنید»(42). تا ادامه و انتها که جملگی مبین ریشه دار بودن جریان سوء-سالم اشغال-آزاد سازی قدس، نه به مثابه یک سیاست شیطلنی-الهی ساده-جزئی-ظاهری نگرانه و ظاهرگرایانه، بلکه به عنوان یک سنت تبدیل ناپذیر تاریخی-جهانی. آن هم در و از قدس؛ پایگاه وحدت ادیان جهانی توحیدی ابراهیمی که در صورت همگرایی، صلح و ثبات وحدت و توسعه، تعادل و تعالی و تمدن متعالی جهان را در پی داشته و در غیر این صورت تعارض-تنازع-تشتت و تنش و تشنج و تهدید و تبعیض و تسلط در با خود به همراه آورده و می آورد. که با نکبت شوم اشغال گرانه صهیونیسم-استکبار-استبداد-اسرائیل غاصب، این گونه شده است. انتظار و امید می رود که با بزرگداشت روز جهانی قدس و آزادی سازی آن، بجای آن، شاهد تجدید تعاون و تشارک دینی-مدنی جهانی باشیم. انشاء الله!.
*سوم-رهیافت جریان جهانی قدس در اناجیل و عیسی مسیح(س)
*حضرت عیسی مسیح روح الله(س): تمثیلی را تحت عنوان؛ «حکایت باغبانان ظالم»آورده که هشدار و پیش بینی پیش گویانه پیامرانه اشغال و آزاد سازی می باشد. آنهم در همین اورشلیم(بیت مقدس-شهر قدس) و در صحن همین مسجد اقصای اشغالی. آن هم درست خطاب به سران دو دسته صدوقی ها و فریسی ها مدعی ظاهری و دروغین یهودیت که صهیونیسم جهانی امروزی و در طول تاریخ را تشکیل داده و می دهند. دو جریان؛ سیاست باز و دینی نمای(«تظاهر به دینداری»-متا، 23، مرقس، 12؛ 38لوقا، 20؛ 45 )، چنان که در خود اناجیل نیز آمده است؛ «فریسی ها و صدوقی ها که سران مذهبی و سیاسی قوم(یهود)بودند»(متا، 16؛1)و اینان اعضای اصلی شورای مرکزی علمای یهود بودند؛ «یک دسته از اعضای شورا صدوقی بودند و دسته دیگر فریسی»(خدمات رسولان، 23؛ 6)اند. در اناجیل به دین نمایی صدوقی ها و الحادی منکر معاد بودن فریسی ها اشاره و مکررا و موکدا اشاره دارند. قرآن نیز نوعا از آنها تعبیر به ملاء(«الملاء من بنی اسرائیل»-2/بقره؛ 246)یاد می نموده است. به تصریح انجیل متا(و دو انجیل دیگر مرس و یوحنا)؛عیسی(س)خطاب به؛ «کاهنان اعظم و مشایخ قوم(یهود)(متا، 21؛ 23)» در این تمثیل باغبان ظالم مذکور اعلام کرد: «(آیه)33.مالکی یک باغ انگور درست کرد،... و با غ را به چند باغبان اجاره داد و خودش به مسافرت رفت. 34.در موسم انگور چینی، مالک باغ چند نفر را فرستاد تا سهم خود را از باغبان ها تحویل بگیرند. 35.ولی باغبان ها بجان آن افتادند. یکر را گرفتند زدند، یکی را شکتند و دیگری را سنگباران کردند. 36.مالک عده ای دیگر فرستاد تا سهم خود را بگیرد، ولی نتیجه همان بود. 37.سرانجام پسر(وارث)خودش را فرستاد را فرستاد، با این خیال که آنها احترام او را نگه خواهند داشت. 38.ولی وقتی با غبان ها چشمشان به پسر مالک افتاد به هم گفتند: وارث باغ آمده، بیائید او را بکشیم و خودمان صاحب باغ بشویم. 39.پس او را از باغ بیرون کشیدند و کشتند. 40.حالا به نظر شما وقتی مالک باغ برگردد، با باغبان ها(ی غاصب و اشغالگر)چه می کند؟41.سران قوم جواب دادند: حتما انتقام شدیدی از آن ها می گیرد و باغ را به باغبان هایی اجاره می دهد که بتواند سهم خودش را بموقع از آن ها بگیرد. 42.بعد عیسی از ایشان پرسید: آیا شما هیچوقت این آیه را در کتاب آسمانی(تورات موسی؛ عهد عتیق)نخوانده اید که: همان سنگی را که بنّاها دور اند اختند، سنگ اصلی طاق ساختمان شد. چقدر عالی است کاری که خداوند کرده است!
43.منظورم این است که خداوند برکات سلطنت خود را از شما می گیرد و به ملتی می دهد که از محصول آن ها، سهم خداوند را به او بدهند. 44.اگر کسی روی سنگ بیفتد، تکه تکه می شود. و اگر این سنگ روی کسی بیفتد، او را له می کند! 45.وقتی کاهن اعظم و سران مذهبی فهمیدند که عیسی در باره آنها صحبت می کند و منظورش از باغبان ها(ی ظالم)در این حکایت، خود آن هاست، تصمیم گرفتند کا او را یکسره کنند، ولی از مردم می ترسیدند، چون همه عیسی را پیغمبر می دانستند»(متا، 16؛ 45-33 و نیز همین روایت درمرقس، 12؛ 12-1 و لوقا، 20؛ 19-9). بعد این حادثه بوده که سران صهیونی یهودی نمای صدوقی دین باز+فریسی سیاست باز بجای تنبه و اصلاح خویش، بر حقد و کینه خود افزوده و بسان استکبار-صهیونیسم-اسرائیل کنونی، به توطئه تخریب، ترور و نابودی عیسی مسیح(س)روی آورده، هم قسم شده و کمر بستند(ادامه تمثیل تا پایان همگی اناجیل چهارگانه و به تصریح نامه رسولان). آنچه مسلم است؛ باغبان ظالم باغ مفهوم مصداق امروزین اسرائیل صهیونی غاصب و اشغالگری آن و پشتیبانان خواه استکباری فرامنطقه ای و خواه عوامل مزدور و وابسته منطقه ای و ارتجاعی-استبدادی آن بوده کما این که ملت جایگزین؛ چه بسا آزادسازان و آزادسازی قدس شریف و طرفداران و طرفداری آن باشند.
*برامد)
عبدالرحمن ابن خلدون با نگاه فلسفی تاریخی سیاسی نیز ریشه همگی این جریان خشن و خشونت انگیز و در عین حال شیطانی و شیطنت آمیز شرانگیز صهیونی-استکباری جهانی و اسرائیلی-استبدادی منطقه ای اشغال؛ اشغالگری-اشغالگران را در آموزه های غلط و مغاله آمیز تحریفی-انحرافی افراطی-تفریطی از شریعت توحیدی موسی(س) می داند. به اعتقاد و ادعای وی در کتاب معروف مقدمه خویش؛ در باب چهارم-فصل33- تحت عنوان این که؛ در اینکه سختگیری نسبت به متعلمان برای آنان زیان آور است». وی آموزه های تحریفی یهودی نمایانه افراطی-تفریطی(صدوقی-فریسی)دینی-سیاسی تجزیه و جزء-ظاهرنگرانه و گرایانه یهودی صهیونیسم و صهیونیسم یهودی راموجب و موجد آن دانسته که در اثر آن؛ «...قوم یهود... دچار خوی زشت و ناپسند شده اند. حتی ایشان در همه اعصار و در هر سرزمین به خرج(تنش زا و تشنج آفرین بوده و )وصف می شوند و معنی کلمه در اصطلاح مشهور نشان دادن خبث و کید است و سبب آن همان است که گفتیم»(مقدمه، ج2غ صص2-1141).
بدین ترتیب: روز جهانی قدس؛ آغازی بر پایان است. آغاز بروز و باروری جریان(پروسه)حق-عدالت-آزادی طلبی حقیقی-یقینی-واقعی ملی-منطقه ای-جهانی می باشد. در مقابل و مقابله متقابل با روند(پروژه)صهیونیستی-استکباری جهان و جهانی در منطقه و در جهان و توطئه اسرائیلی صهیونی-استبدادی ارتجاعی منطقه و منطقه ای است. آغازی بر پایان و پایانی برای آغاز نوین.
«أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ»؛ « مگر صبح یک نیست؟»(هود؛81). ولی یقینا؛ «تِلْکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحیها إِلَیْکَ ما کُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقینَ»؛ « این از خبرهاى غیب است که آن را به تو وحى مىکنیم. پیش از این نه تو آن را مىدانستى و نه قوم تو. پس شکیبا باش که فرجام (نیک) از آنِ تقواپیشگان است». (هود ؛49). علاوه بر این همه پیشگویی الهی-پیامبرانه، پیش بینی های علمی و حتی تحلیل های سیاسی نیز زمان را نه تنها به نفع اسرائیل و اشغال و استبدادهای ارتجاعی پشتیبان و بویژه عربستان وهابی و بلکه وهابیت عربستانی پایگاه پیشتر پنهان و تدریجا آشکار جریان صهیونی رد منطقه و جهان اسلام و نیز صهیونیسم-استکبار جهانی بویژه در منطقه و خاورمیانه بزرگ اسلامی نمی باشد. بیداری-خیزش منطقه ای و جهت گیری ضد استبدادی-ضداسرائیلی-ضد وابستگی-ضد استکباری-ضد امریکایی آن، نمی بیند و بلکه اوضاع منطقه ای حتی جهانی را به زیان این جریان نشان داده و به سو و حتی سود جریانات مظلوم و آزاده بر می نمایاند. در چنین شرایطی بایسته است فرهیختگان و آزادگان جهانی، مسلمانان و جوامع اسلامی و بویژه ملت و دولت انقلابی جمهوری اسلامی، با حضور و نقش آفرینی اثربخش و فزاینده فراگستر و حتی فرانگر، بر برد و استحکام این جریان بیافزایند. انشاء الله!