به گزارش ، شبستان نوشت: «علیرضا صدرا» با بیان اینکه علوم انسانی از دسته علوم فرهنگی هستند اظهار کرد: بر این اساس، علوم انسانی باید تعالی فرهنگی و معانی اخلاقی را در کنار آرامش روحی در جامعه ایجاد کند تا در سایه آن افراد احساس عزت و کرامت کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: باید توجه داشت علوم طبیعی عمدتا ابزاری و علوم انسانی، اجتماعی و غایی هستند، علت فاعلی و غایی هر کشور آن است که از نظر اجتماعی انسانی رشد کند ، بنابر این، علوم انسانی نقش مهمی را در این میدان بازی می کند و اهمیت دارد که نظام آموزشی نسبت به تغییر و ترفیع جایگاه این علوم و قرار گرفتن نخبگان و دانش آموختگانش در جایگاه صحیح و کارآمد اهتمام داشته باشد.
صدرا تصریح کرد: تامین آسایش انسان برای رسیدن به آرامش است، آرامش هم جز با ارتقای روحی ممکن نمی شود. به همین دلیل است که می بینید در نظام جدیدی که در علوم طبیعی تعریف شده است با وجودی که از نظر آسایش و رفاه و توسعه مادی و اقتصادی و ابزاری، پیشرفت های شگرفی صورت پذیرفته اما خلاء معنوی به عنوان مشکلی فراگیر وجود دارد، این بدان معناست که انسان علاوه بر رونق اقتصادی به تعالی فرهنگی - انسانی و اخلاقی نیاز دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه تعالی فرهنگی یک کشور در گرو شناختن جایگاه واقعی علوم انسانی است، تاکید کرد: در مورد ایران «گفتمان تغییر نگاه» مطرح است بدین معنا که توسعه برای تعالی باشد، یعنی توسعه اقتصادی و فنی و توسعه علمی و طبیعی برای ارتقای معرفتی و تعالی روحی اخلاقی انسان و جامعه باشد، اما عملاً این جایگاه جابه جا شده و توسعه فرهنگی که در غرب در خدمت توسعه اقتصادی است به ایران هم سرایت کرده است.
وی ابراز کرد: این در حالی است که پیش فرض ما این است که در انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی این دیدگاه غربی جا به جا شده است و توسعه اقتصادی مقدمه و ابزار تعالی فرهنگی و اخلاقی است. با این مقدمه می خواهم بگویم که ما در جمهوری اسلامی ایران دغدغه های زیادی داشتیم که این اتفاق بیفتد یعنی علوم انسانی در خدمت تعالی باشد اما آن طور که باید موفق عمل نکردیم.
صدرا با تاکید بر اینکه علوم انسانی در هر جامعه ای می تواند سرنوشت ساز باشد ، گفت: وقتی توسعه را در کنار الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی قرار می دهیم، باید تغییر جهت و روش را در عمل شاهد باشیم ولی اکنون با آن هدف فاصله فراوانی داریم و شاید مهمترین علت آن باشد که نخبه علوم انسانی در جامعه ما در جایگاه واقعی اش قرار ندارد .
وی درباره تاثیر غفلت از جهاد علمی و تنبلی در پژوهش در بروز چنین وضعیتی، بیان کرد: جهاد علمی همین است که فرد برای توسعه کمی کیفی در کشور، به دنبال ایجاد تحول جوهری بوده و در راستای تغییر جهت بنیادی در پژوهش ها حرکت کند، به سوی تعالی اخلاقی برود و علوم انسانی را در مسیر پژوهش خود به علوم جوهری تبدیل کند که از حالت ابزاری خارج شود، بنابر این، ماجرا آن است که ظرفیت جهاد علمی در کشور وجود دارد و تلاش هایی به صورت پراکنده صورت می پذیرد ولی این تعلل عمدتا به دلیل وجود سیستم ها و نهادهای اداری است، ضمن اینکه واقعا ناسازوار کار می کنیم.
وی در بخش دیگری از مباحث خود تاکید کرد: در کل سیستم های ارزیابی و علمی به سوی ابزاری کردن همه چیز می رویم، سراغ تولید مقاله می رویم و تعداد مقالات را ملاک قرار می دهیم در حالی که تولید مقاله مهم نیست هیچ کس در جهان نمی گوید که مثلا انیشتین چند کیلو کتاب تولید کرده، بلکه می گوید او چه اثری داشته است، انیشتین با فرمول خود دنیا را عوض کرد.
استاد دانشگاه با بیان اینکه جهاد یعنی تغییر دادن جهت ، گفت: پژوهش ها تا وارد آموزش و بهره برداری نشود، فایده ندارد. تولید علم بدون تقاضای علم که نمی شود. واقعیت آن است که تمامی این مشکلات از آنجا نشات می گیرد که ما کشور را علمی اداره نمی کنیم. دانشگاه، دولت و صنعت یک هرم هستند و باید با هم رشد کنند. در جریان انقلاب صنعتی، انقلاب علمی و تحول سیاسی با هم توامان بود و هر چه حاصل شد، محصول همگرایی این سه ضلع بود.
وی در ادامه ابراز کرد: دانشگاه های ما به واردات و مصرف گرایی عادت کرده اند . نهضت ترجمانی و وارداتی در دانشگاه ها دیده می شود چون طبیعتا این روش راحت تر است تا کسی بیاید و نظریه تولید کند. لذا اگرچه همه کار می کنند اما کارآمدی پایین است به این دلیل که مدیریت ما علمی نیست و مدیریت بسیاری از بخش ها که عملا باید در دستان متخصصان علوم انسانی باشد، در دست افراد بدون تخصص است در نتیجه بسیاری از نگاه ها سخت افزاری است تا نرم افزاری.
صدرا در پایان خاطرنشان کرد: برای مثال در کشورهای دیگر اعلام می کنند که تا پایان سال می خواهیم یک درصد رشد علمی را افزایش دهیم و این یک درصد چیز کمی نیست، نمی گوید می خواهیم شق القمر کنیم و نشود. ما متاسفانه راحت طلب هستیم و در نتیجه آن گونه که باید از ظرفیت ها بهره نمی بریم. این در حالی است که علم باید درون زا و برون گرا باشد که بی توجهی به این ویژگی بسیاری از مشکلات را بر جامعه بار کرده است.