سیاست کارامد آموزشی
سیاست آموزشی کارامد
کارامدی سیاست آموزشی
بسمه تعالی
عنوان طرح پژوهشی: « سیاست آموزشی کارآمد کشور بر مبنای مدل اندیشورزان اسلامی- ایرانی»
ترسیم، تأمین و ارتقای کارآمدی، اعم از اثر بخشی (Effectivity) و بهره وری (Productivity)، برترین چالش فراگیر کشور و نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، در چشم انداز بلند برد و بیست ساله است. نظام، دولت و کشور اسلامی ایران، بسان نمونه نوین و تجربه بی بذیل مردم سالاری دینی ، بویژه در عصر فرامدرن و در فرآیند پر شتاب جهانی شدن به شمار می آید. جریان و فرآیندی که در صورت ارتقای کارامدی، می تواند فرصت های مغتنمی برای ترسیم و تحقق توسعه اقتصادی، مادی و ابزاری، توأمان با تعادل سیاسی و اجتماعی و در جهت تعالی فرهنگی، معنوی و اخلاقی ملت و کشور باشند. آموزش و پرورش نیروهای انسانی کارا، علاوه بر باز تولید و ایجاد ثروت انسانی با ارزش افزوده والا، در کارامدی نهادین و نهادهای دولتی، عمومی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نیز اثربخش بوده و سبب افزایش کمی و کیفی اثر بخشی و بهره وری در آن ها و بالتبع در تمامی ارکان کشور ؛ خواه در بخش سخت افزاری یا نرم افزاری خواهد شد. بدین ترتیب، چالش کارامدی ملی و عمومی که هم اینک به صورتی فزاینده، ذهن و ضمیر مسئولین، مدیران، دست اندرکاران و بویژه نیروها و نهادهای فرهیخته علمی و عملی کشور را به خود معطوف و متوجه خود می سازد، چالش کارامدی سیاست و نظام آموزشی و ارتقای آن را ایجاب می نماید. در همین راستا سیاست و نظام کارامد آموزشی و در نتیجه سیاست و نظام آموزشی کارامد، ضرورت می یابد. این چنین نظام، سیاست و آموزشی و کارامدی و ارتقای آن (ها)، مبنا و مدل ویژه خویش را می طلبد ، تا بر اساس آن، بتوان از سویی به مصداق؛ «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»( )، از دستاوردهای علمی، آموزشی و ابزاری نوین، کمال حسن استفاده متناسب و مثبت را به عمل
نیروهای انسانی در تمامی سه گانه سطوح ابتدایی و متوسطه تا عالی و سیاست گذاری و سامان دهی در جهت تولید دانش آموختگان مورد نیاز، مورد نظر مطلوب به تناسب نیازهای روزامد کشور، کوشید و توفیق یافت. فراتر از این و بیش و پیش از آن، تولید نظریه پردازی و نظریه سازی عملی، زیر ساختی و راهبردی در کشور است. توسعه تک ساحتی، ماتریالیستی و اومانیستی مدرنیستی، با ماهیت ابزاری، فنی و فناوری و صنعتی تا سرمایه داری، دانش، دانش فنی، پژوهش و آموزش و پرورش علمی و آموزشی حاضر خویش را طلب نموده و ایجاب می نماید. چنان چه دانش و حتی نظام علمی خاص مدرنیستی، توسعه تک ساحتی را ایجاد، تقویت، تحکیم و تشدید ساخته و توسعه و ترویج می سازد. توسعه مادی، اقتصادی، عمرانی، ابزاری، توأمان با تعادل سیاسی و اجتماعی و از جهت تعالی معنوی، فرهنگی و اخلاقی، نیز که تحقق آن در نظریه و نظام سیاسی اسلامی و چشم انداز بیست ساله و بلند برد، دست یافتنی بوده و ضروری می باشد، هم دانش، حتی دانش فنی، پژوهش و آموزشی و بلکه روش عملی و آموزشی، خاص خویش را طلب نموده و ایجاب می نماید. چنان چه دانش و حتی نظام عملی خاص متعادل و متعالی اسلامی - ایرانی، هم، توسعه متعادل و متعالی به ترتیب فوق را طلب نموده، ایجاد، تقویت، تحکیم و تشدید ساخته و توسعه و ترویج می دهد. این دانش، نظام پژوهشی و آموزشی و حتی روش عملی و آموزشی متعادل و متعالی، نظامی راهبردی یعنی بنیادین، فراگیر، سازوار و هدفمند را ایجاب می نامید. این دانش و نظام عملی، جامعه و کشور بوده و آمیزه ای بهینه از ؟ حکمت و عقلانیت ایرانی به عنوان پشتوانه و سازکارها و روش های دانش، آموزشی و پژوهشی مدرنیستی به عنوان ابزار، تکنیکها و تاکتیکهای علمی، می باشد. سیاست آموزشی، آنچنان سیاستی بوده که اهداف، اصول، مبانی، روش ها و نیز سازکارها و شیوه های دست یابی به آن اهداف را در زمینه توسعه، تعادل و تعالی علمی و نظری و عملی و نظام علمی مربوطه می باشد.
این چنین سیاست آموزشی، تنها بر اساس رویکرد توسعه متعادل و متعالی متفکرین اسلامی- ایرانی، و بر اساس رهیافت علمی نظری و عملی نظاممند به ترتیب فوق قابل تبیین، ترسیم و تحقق است. نظام عملی متعالی اسلامی- ایرانی، که نظامی کارامد می نماید، خود موضوع پژوهشی مستقل و پیشینی یعنی پیش از پژوهشی در سیاست آموزشی کارامد می باشد. کما این که نظام آموزشی متعالی اسلامی- ایرانی، که آن هم نظامی کارامد، اثربخش و بهره ور بوده، نیاز به پژوهش مبسوط، پسینی یعنی پس از پژوهش سیاست آموزشی کارامد، می باشد.
این چنین فرایند، در چشم انداز بیست ساله، نیازمند طراحی مهندسی مبانی سیاست و نظام آموزشی عملی و کاربردی از ابتدایی و متوسطه تا عالی جمهوری اسلامی ایران بر مبنا و مدل اسلامی – ایرانی است. مبنا و مدلی که از ورای سنت علمی و آموزشی مورد نظر و تاکید اندیشورزان بنام ایرانی – اسلامی، تحصیل می گردد. اندیشورزانی که از فارابی و اخوان الصفا در دوران نخست، آغاز و با گذار از خواجه نصیر، شهید ثانی و ابنخلدون در دوران میانه تا امام خمینی(ره)، در عصر جدید را فرا سرگرفته و همچنان امتداد می یابد.
پرسش اصلی:
مبانی، شاخصه های سیاست و نظام آموزشی کارامد کشور بر مبنای مدل اندیشورزان اسلامی – ایرانی چیست؟
پرسش های فرعی:
1)آیا اندیشورزان اسلامی - ایرانی، درای مبنا و مدل علمی و آموزشی بوده اند؟
2)مبنا و مدل علمی و آموزشی اندیشورزان بنام اسلامی – ایرانی چیست؟
3)آیا مبنا و مدل و نی سیاست و نظام علمی و آموزشی در سنت فکری و فرهنگی ایرانی - اسلامی کارامد بوده است؟
4)آیا می توان نظام و سیاست آموزشی روزآمد و کارامد بر مبنا و مدل علمی و آموزشی اسلامی - ایرانی ترسیم و تحقق بخشید؟
فرضیه:
مبنا و مدل سیاست و نظام آموزشی اندیشورزان اسلامی، کارامد، هوش پرور و دانش پذیر محور است. اساس در این مدل، پرورش بسان داده (خام و ادلیه) ذهن، ظهور استعداد هوشی و خلاقیت فکری با رسانیدن یافته ها نه به صورت نهایی و صرفاً به گوش بلکه به هوش دانش پذیر و حتی رسانیدن دانش پذیر به مطلب و موضوع به عنوان تمرین و بیش و پیش از آن، آموزشی و پرورش بینش و روش و حتی منش اندیشه ورزی علمی.
فرضیه مخالف:
مبنا و مدل سیاست آموزشی اندیشورزان اسلامی، ناکارامد، حافظه پرور و ابزار محور است.
در این رهیافت، حد نهایی آموزشی، رسانیدن یافته ها به صورت نهایی به گوش و انباشت و حداکثر تنظیم واگویی آنهاست. نه تولید و بازتولید یافته ها به عنوان دادههای علمی بر اساس روش و سازکار منطقی ذهن و مراتب آن.
پیش فرضها:
الف)
1- آموزش کارامد و ارتقای آن نیازمند، سیاست و نظام آموزشی متناسب و کارامد میباشد.
2- سیاست نظام آموزشی، دارای مبنا و مدل آموزشی متناسب و نیازمند آنست.
3- سیاست و نظام آموزشی و نیز مبناء و مدل آموزشی نیازمند طراحی و مهندسی آموزشی است.
4- آموزش دارای فرایندهای دوگانه نظری و عملی یا کاربردی بوده و در سطوح گوناگون ابتدایی تا عالی و در بخشهای سهگانه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی یا سیاسی ترسیم و تأمین میگردد.
5- آموزش، سیاست و نظام آموزشی کارامد و ارتقای آن، تأثیری مستقیم و تعیین کننده در ارتقای کارایی نیروها و کارامدی نهادهای دولتی، عمومی و خصوصی کشور داراست.
ب)
1- اندیشورزان اسلامی- ایرانی، دارای مبنا و مدل علمی و آموزشی کارامد بودهاند.
2- مبناء و مدل علمی و آموزشی کارامد اندیشورزان اسلامی – ایرانی، قابل روزامدی و کاربری در ترسیم و تحقق سیاست و نظام علمی و آموزشی نوین کشور با بهرهگیری نقادانه از دست آوردهای علمی، ابزاری و مادی مدرنیسم است.
برامد و پس فرضیه:
1) ترسیم و تحقق سیاست و نظام آموزشی، علمی و پژوهشی کشور و ارتقای کارامدی آن بر اساس مبناء و مدل اندیشهورزان اسلامی و ایرانی، ارتقای کارایی و کارامدی نیروها و نهادهای عمومی، سیاسی، ملی و دولتی جمهوری اسلامی ایران را در تمامی بخشهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در پی خواهد داشت.
2) کارامدی نظام و دولت جمهوری اسلامی ایران و ارتقای آن، تحقق چشمانداز بیست ساله کشور را، دست یافتنیتر مینماید.
منابع:
الف) آثار علمی متفکرین اسلامی بویژه در زمینه سیاست آموزشی
1- احصاء علوم، فارابی
2- آرائ اهل مدینه فاضله، فارابی
3- سیاست مدینه، فارابی
4- تنبیه علی السبیل سعاده، فارابی
5- تحصیل السعاده، فارابی
6- فصول منتزعه، فارابی
7- کتاب المله، فارابی
8- رسایل، اخوان الصفا
9- دانشنامه علایی، ابن سینا
10- الشفا(منطق، الهیات)، ابن سینا
11- اشارات و تبیات، ابن سینا
12- رسایل، ابن سینا
13- احیاء علوم دین، غزالی
14-کیمیاء سعاده، غزالی
15- معیار العلوم، غزالی
16- تحصیل المحصل، خواجه نصیر
17- اساس الاقتباس، خواجه نصیر
18- تجرید الاعتقاد، خواجه نصیر
19- اخلاق ناصری، خواجه نصیر
20- رسایل، خواجه نصیر
21- اخلاق محتشمی، خواجه نصیر
22- ارصاف الاشراف، خواجه نصیر
23- دره التاج، قطب الدین شیراز
24- آداب متعلین، شهید ثانی
25- مقدمه، ابن خلدون
26- شرح جنود عقل و جنود جهل، امام خمینی(ره)
27- مصباح الهدایه ان لولایه و الامامه امام خمینی(ره)
28-شرح نماز سحر، امام خمینی (ره)
29-ولایه الفقیه، امام خمینی (ره)
30-صحفه نور، امام خمینی (ره)
31-رسایل نوین، امام خمینی (ره) به کوشش فهری؟؟؟
32-شناخت، استاد مطهری و سایر آثار استاد،
33-شناخت، علامه جعفری
34-شرح مثنوی مولوی، علامه جعفری
35-ترجمه و شرح نهج البلاغه، علامه جعفری و سایر آثار استاد
36-تفسیر المیزان، علامه طباطبایی و سایر آثار علامه
ب-آثار در زمینه آموزش، سیاست آموزشی از جمله در ایران و اسلام
1-
2-
3-
4-
5-
پرسش:
آیا پرورش صدها و هزاران دانشمندان برجسته همچون خارجی ها، ذکر هایی رازی، ابن مسکویه رازی، غزالی ها، بیرونی ها، خواجه نصیر ها، سهروردی ها، حافظ ها، عطارها و مانند این، در دامن حکمت و فرهنگ ایران و اسلام استثناء بوده اند یا قاعده؟ آیا استثنا بوده اند، چرا این قدر زیاد، چه همزمان و چه پی در پی؟ اگر قاعده بوده اند، چرا این همه کم و ناپیدا؟
چه استثنار و بویژه چه قاعده، چه نوع آموزش و نظام پرورشی ابتدایی تا عالی، توانسته است تا این حد، این ها را بارور و بهره ور می سازد؟ خواه نظام آموزشی اجتماعی، رسمی و دولتی یا غیر رسمی، خانوادگی و حتی شخصی.
آیا روی محض از سیستم آموزشی غالب غرب و مدرنیسم، در ایران فرای آموزش و پرورش نیروهای فنی و کار، می تواند در ساختن دانشمندان نظریه ساز، برجسته و بویژه انسانی همانند شخصیت فوق پرورش و عرضه بدارد؟
آیا حتی در علوم به اصطلاح نوین و در واقع فنی، آلی و ابزاری، هم، بدون نظام و نظریه آموزشی و نظریه و نظام آموزشی، متناسب با پیشینه مدنی و عقلانیت ایرانیت، پشتوانه دینی معنویت اسلامیت و احیاناً با آمیزه ای نقادانه و بهینه از دستاوردهای محتوایی، روشی و ابزاری و نیز سازمان و سیر علمی و آموزشی و حتی پژوهشی مدرنیت و مادیت و ابزاریت آن می توان به نتایج مطمئن و به زایش، پویش و پایش تا سرحد بالندگی علمی آموزشی، علمی، مدنی و ملی دست یافت؟
چه آموزه ها و آمیزه ای و با چه آمیزه ای یا آموزه های عقلانیت، اسلامیت و مدرنیت می توان به چنین نظام نظریه و نظریه نظام و در نتیجه استراتژی و سیاست آموزشی کارامدی نایل آمد؟
آیا آموزش، عبارت است فراهمی، فراوری و پردازش و فرابری یا انتقال معلومات یافته های علمی در بسته های نوین و اثربخش آموزشی به گوش و ؟؟ به ذهن و حافظه دانش آموز و دانشجوست؟ یا اولاً، عبارت از فراهمی، بازپردازی یافته ها بازتولید آن ها به صورت داده مواد اولیه علمی و رسانیدن آن ها به هوش دانش آموز و دانشجوست به نحوی که به تعبیر و تعریف فارابی، «ترسیم فی اذهانهم، تمکن فی نفوسهم و تظهر فی افعالهم» (سیاست مدینه، ص )، داده ها در ذهن؛ هوش و شعور دانش آموز و دانش جویان، ترسیم و باز تولید گشته، در نیروی اندیشه ورزی و اندیشه سازی آن ها، استقرار و تمکن یافته و نهادینه گردد و در اعمال، رفتار وی خواه در بیان و قلم آن ها به عنوان نیروهای عمی و در مشارکت علمی و آموزشی و تولید و ارایه نظریه و تئوری ها علمی ظهور و بروز یابد یا در اقدامات و در مشارکت عملی و علمی و ارایه دکترین یا راهکارهای اجرایی علمی، بازتاب و نمود یابد. در هر دو صورت، بدین سان، آموزش یافتگی و دانش آموختگی دانش آموزان و دانشجویان نمو یافته نمایان شده و مورد ارزش یابی و بلکه ارزشسنجی آموزشی و علمی نظری و عملی قرار گیرد؟ با حتی فراتر از این، آموزش، عبارت است از: هدایت و رسانیدن دانش آموزش و دانشجو به مطلب یعنی به یافته و داده های کتابی، یک طرفه و انفعالی، کارگاه های آموزشی و حتی مولد، مؤثر و کارامد را ایجاد می سازد. آموزشی که برامد آن، کارایی نیروهای ملی و کارامدی نماد های عمومی، دولتی و حتی خصوصی اعم از اقتصادی، فرهنگی و یاسی خواهد بود. فرایندی که ارتقای بهره وری (p)و اثر بخش (E)ملی کشور را در پی خواهد داشت.
در هر صورت، برخلاف رویکرد غالب و جاری آموزشی کشور، که معلوماتß حافظه ذهن محور بود و آموزشی عبارت از فرایند سیر و ساختار بهینه انتقال یافته ها به صورت یافته باشد، در طرح پینهادی این پژوهش، در نگاه نوع اندیشورزان بنام اسلامی و ایرانی، که خوشبختانه غالباً زمینه فرایند آموزشی، نظام آموزشی، روش آموزی علمی، دارای نظر و حتی نظریه و بلکه چه بسا آثار می باشند، آموزش، هوش، عقل و فهمß دانش+زودانش بودß یافته های نمایی و نویسی علمی به عناون داده های خام، اولیه و جزیی آموزشی، محور بوده و آموزش، عبارت از فرایند سیر و ساختار عملی و یا به اصطلاح یکی تعلیم و تدریس و دیگری تربیت و تادیب و به یافته های نوین، مورد نیاز مورد نظر علمی و عملی کشور جهان معاصر و فراروی، از سوی دیگر است.
تنها در این صورت است که می توان به صورت قاعده و نه استثنا و به صورت نهادینه نظاممند و سیستماتیک و نه تصادفی، شخصی و احتمالی، به آموزش و پرورش دانش آموز و دانشجو در حقیقت به تولید نیروهای علمی و عملی کار به صورت جریانی و فراگیر نائل آمد. بویژه در این چنین فضا، بستر و گستره ای می توان انتظار نظریه پردازان و در نهایت نظریه سازانی همچون گذشته این مرز و بوم حکیم پرور و این مکتب حکمت آور داشته و تمدن سازی یعنی تجدید و بازسازی تمدن ایرانی+اسلامی+نوین را از هم اینک پیش بینی نمود. این چنین تمدنی، تنها و تنها در سایه سار نظریه، نظام و سیاست آموزشی کارامد میسر است. نظام و نظریه ای که با نوآمدی، روزآمدی بنیادین مبانی آموزش و پرورش در تمام سطوح ابتدایی و عالی در نگاه و نظریه متفکر بنام اسلامی و ایرانی و با کاربری و نهادینه سازی آن نظریه نظام آموزش عملی و ممکن است.