و نوین بــوده و فراگیر سلطنتی مشــروطه اســت. حکمرانی جدید، فرمانرانی موســوم به روسویی است.
جمهوری مطلقۀ مدرنیســتی هماینک یکــی با تأکید بــر اصالت فرد و ادعــای «ارادۀ همگانی» و حوزۀ خصوصــی و آزادی، با عنوان جمهوری لیبرالیستی و لیبرالدموکراســی که پایان تاریخ و اوج کمال حاکمیت سیاســی خوانده میشــد، به سرمایه ســالاری بحرانزا تا مرز بنبست کشیده و پایان آن اعلام شده است. دیگری با تأکید بر اصالت جامعــه و ادعای «ارادۀ عام» و حوزۀ عمومی و عدالت، با عنوان جمهوری سوسیالیســتی و سوسیالدموکراســی، به دولتسالاری بهمثابۀ مظهریت ارادۀ کل جامعه رسیده اســت. مکتب سوم، پلورالیستی خوشباورانۀ امثال گیدنزی نیز
نیهیلیستی-فرامدرنیســتی التقاط ناهمگون بین این دو سویۀ متعارض هستند. ِ
در پی
درحالیکه پسامدرنیســم، بدبینانه، هر دو را برنتابیده و رد کرده و به بنبست میکشاند.
پیشفــرض: همانگونه که حکمرانــی جمهوری جدید، پیشین شکل تکاملیافتۀ حکمفرمایی استبدادی و سلطنتی معاصر بوده، حکمروایی «ارادۀ عمومی» مردمسالاری دینی مطلقۀ جدید باشد.
میتواند شکل کمالیافتۀ حکمرانی پرسش اصلی: حکمروایی چیست؟
پرسشهای فرعی: چرا؟ چیست؟ چگونه؟
فرضیه: «گفتمان حکمروایی، جمهوری مشروطه، معتدله و مشــروعۀ اســلامی اســت» یا برعکس «نگاه، نظریه و واقعی ایرانی، اسلامی حقیقی و یقینی نظام مردمســالاری
حکمروایی است».
توضیح فرضیه: حکمروایــی، با تأکید بر اصالت مکمل فــرد، جامعــه و دولت، حــوزۀ خصوصــی در دل حوزۀ اختیار عمومی ِ عمومی و عدالت و آزادی، حاکمیت قانونی مردمسالاری دینی است.
روش: تحلیل متن و محتوایی آثار و آرای مربوطه.
نتیجه: حکمروایی مشــروط، مشروع و معتدل جمهوری
اسلامی.
کلیــد واژگان: حاکمیــت، حکمفرمایــی، حکمرانی، حکمروایی، جمهوریت، مشروطیت، مشروعیت، معتدل